در بازی موتوری فرار بزرگ سعید (همان موتوری) میخواهد به خواستگاری برود اما کار ندارد و ماردبزرگش اورا وادار میکند عمویش را از کرمانشاه بیاورد تا برایش کار پیدا کند عموی سعید در زندان منتظر است و بعد مشکلاتب برایش پیش می آید…
ادامه نوشته »در بازی موتوری فرار بزرگ سعید (همان موتوری) میخواهد به خواستگاری برود اما کار ندارد و ماردبزرگش اورا وادار میکند عمویش را از کرمانشاه بیاورد تا برایش کار پیدا کند عموی سعید در زندان منتظر است و بعد مشکلاتب برایش پیش می آید…
ادامه نوشته »